حمام کشوریه قدیمی ترین حمام یهودیان در ایران
حمام کشوریه یکی از آثار ثبت شده در فهرست آثار ملی ایران می باشد. می خواهیم در این مطلب به سراغ حمام کشوریه برویم و کمی بیشتر با این بنای به جا مانده از اواسط دهه بیست خورشیدی آشنا شویم. تهران پر از آثار باستانی، تاریخی و دیدنی می باشد که می تواند شما را از عصر تکنولوژی به دوره های تاریخی دور تر ببرد و برای مدتی شما را از هیاهو و قیل و قال های زندگی روزمره دور کند.
در دل این شلوغ ترین و پر ترافیک ترین شهر ایران، که هر نوع آلودگی صوتی و تنفسی امروز در آن یافت می شود، مکان هایی هست که شما را به سوی آرامشی مطلق سوق می دهد. این آرامش در دل این همه هیاهو تهران را به شهری بی نظیر و دوست داشتنی تبدیل کرده است. یکی از این مکان هایی که از دل تاریخ بیرون آمده است یک حمام قدیمی به نام حمام کشوریه می باشد. با ما همراه باشید تا در ادامه سری به این حمام پر رمز و راز بزنیم.
تاریخچه حمام کشوریه
بیایید با هم به سال 1321 خورشیدی سری بزنیم، این سال آغاز روند شکل گیری ساخت حمام کشوریه بود. البته پروژه ساخت حمام کشوریه از سال 1322 آغاز شد و در نهایت چهار سال بعد در سال 1326 به پایان رسید و آماده بهره برداری شد. سپس حمام کشوریه تا اوایل دهه هشتاد خورشیدی دایر بود و بعد از آن غیر فعال شد و در نهایت در سال 1398 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
در سال 1321 در محله عودلاجان که یکی از بافت های قدیمی تهران محسوب میشد و محله به محله یهودیان مشهور بود، خانمی به نام کشور خداداد که بعد ها حمام کشوریه به نام ایشان نام گذاری شد، از دنیا رفت، در مراسم خاکسپاری خانم کشور خداداد همسر ایشان آقای سلیمان سنه در برابر حضار تقاضای راه اندازی یک حمام مدرن را از تمامی حضار داشت. چرا که خانم کشور خداد به ساخت یک حمام مدرن در محله عودلاجان اصرار داشتند.
سخنرانی آقای سلیمان سنه
اتفاقی که البته خانم خداداد در زمان حیات شان هرگز شاهد رخ دادنش نبودند. اما همسر ایشان در مراسم ترحیم ایشان با ایراد جملات ذیل آغاز گر ساخت حمام کشوریه شد:
همراهان عزیز همان طور که میدانید یکی از خواسته های همسر مرحومم ساخت و راه اندازی یک حمام مدرن و مناسب برای اهالی منطقه سرچال بوده است. حال در این محل فرصتی دست داده است تا از همه شما هم محلی های عزیز تقضا کنم که برای محقق شدن این خواسته با من همراه شوید تا بتوانیم در این محله حمامی مناسب و مدرن که شایسته اهالی این محله است بنا کنیم. در آغاز این مسیر من مبلغ پنجاه هزار تومان از سرمایه اولیه حمام را متقبل می شوم و از همه شما می خواهم که در حد وسع خود برای ساخت حمام کشوریه در این کار خیر سهیم باشید.
البته همان طور که می شود حدس زد با گذشت مدتی هیچ یک از اهالی برای ساخت حمامی که بعد ها ساخته شد و به نام حمام کشوریه شهرت پیدا کرد، قدمی پیش نگذاشتند. بنابراین آقای سلیمان سنه همسر مرحوم کشور خداداد تصمیم گرفت که شخصا خود هزینه های ساخت حمام کشوریه را تامین نماید. ایشان که به عنوان یکی از قدیمی ها در زمینه تجارت بودند و صاحب صرافی بودند و همچنین از سهام داران کارخانه تولیدی عرق میکده بودند اقدام به ساخت حمام کشوریه کردند. برای این منظور در ابتدا باید زمین این حمام را فراهم می کردند.
خرید زمین های حمام
از همین رو در همان محله به سراغ زمین هایی رفتند که بهترین و مناسب ترین محل برای ساخت حمام بود. در خیایان سیروس دو زمین برای این کار مناسب می رسید به همین دلیل آقای سلیمان سنه از مالکان آنجا، خانم طلا دانش راد و آقای رحمان قصاب خریداری کردند تا ساخت این حمام را آغاز کند. اما به علت سنگین بودن پروژه ساخت در شروع کار ایشان مجبور شدند که مبلغی معادل 180 هزار تومان وام دریافت کنند. در نهایت و به کمک وام دریافت شده وصیت و یا بهتر بگوییم خواسته خانم کشور خداداد رنگ حقیقت به خود گرفت و پروژه ساخت حمام کشوریه در سال 1322 آغاز و در نهایت در سال 1326 به بهره برداری رسید. به این ترتیب یهودیان صاحب اولین حمام نمره مدرن و اختصاصی برای خود در دل تهران شدند.
اما یک سوال مهم این است که چرا خانم خداداد علاقه مند به ساخت و احداث یک حمام در محله یهودیان بودند؟
علت ساخت حمام کشوریه
این حمام ویژه یهودیان بود، همان طور که گفتیم یهودیان ساکن در شهر تهران در یکی از قدیمی ترین بافت های تهران در محله ای به نام عودلاجان سکونت داشتند، در این محله سه حمام اختصاصی و ویژه برای یهودیان وجود داشت، این حمام ها به نام های حمام عساو،حمام ذخرون و حمام اسحاق یا حمام جکیم باشی شناخته می شدند. حمام عساو در بخش سر چال واقع شده بود و حمام ذخرون در نزدیکی کنیسه ای به نام عزرایعقوب بنا شده بود و در نهایت حمام حکیم باشی در کوی تکیه رضا قلی خوان قرار داشت.
همان طور که حتما میدانید در آن زمان به علت محدودیت های خاص و تعصباتی دینی رایج، یهودیان تنها اجازه ورود به حمام های مختص به خود را داشتند، اما این حمام ها به دلیل آنکه دارای پله های بسیار زیادی بودند و شرایط رفت و آمد به آنها سخت بود، برای برخی از افراد مانند افراد سالخورده، افراد دارای مشکلات حرکتی و برای خانم های باردار اصلا مناسب نبود. همین مسئله باعث شد بانو کشور خداداد که باردار بودند نتوانند به حمام های ویژه یهودیان بروند و به ناچار از محله حاجی کلانتر به حمام نمره سر چشمه که ویژه مسلمین بود می روند. همین آغاز اندیشه ای بود که به ساخت کشوریه منجر شد.
روایتی متفاوت از ساخت حمام
بنا به روایتی که آقای نورالله درخشان به عنوان آخرین مدیر این حمام برای تاریخ نگاران داشتند، بانو خداداد در حمام سرچشمه به علت طولانی تر شدن میزان استحمام و در پی در زدن های متوالی فردی که متولی حمام بوده دچار ترس شده و فرزند خود را سقط می کنند. همین مسئله موجب می شود که خانم کشور خداداد به این بیاندیشد که اگر در محله یهودیان حمامی ویژه یهودیان بود که مدرن بود و رفت و آمد برای همه افراد ممکن بود، ایشان می توانستند به همان جا رفته و شاید در نهایت فرزند خود را در دوران جنینی از دست نمی دادند. دقیقا به همین علت بود که خواسته بانو خداداد تا پایان عمرشان ساخت یک حمام مدرن در محله یهودیان بود. که در نهایت محقق شد . حمام کشوریه بنا شد.
ویژگی های حمام کشوریه
این حمام از مدرن ترین حمام های آن دوران بود. در واقع می توان گفت که مدرن ترین حمام دوران خود بود و سر آمد استفاده از بسیاری موارد که تا پیش از آن هرگز وجود نداشت. یکی از این ویژگی ها که حمام کشوریه را ممتاز کرده بود، دارا بودن دوش، اولین حمام دوش دار که باعث شده بود، برخی افراد حمام کشوریه را با نام ممتاز و یا حمام بی نظیر بشناسند. علاوه بر آن حمام کشوریه دارای زیبایی های فراوانی بود که حاصل کار های زینتی بی مانندی مثل: آیینه کاری های با ذوق، کاشی کاری هایی که تا آن زمان همتا نداشت و گچ بری های هنرمندانه بود که به زیبایی حمام کشوریه می افزود.
به علت آنکه کشوریه تا آن زمان تنها حمام مدرن و بعد ها تنها حمام دایر و قابل استفاده در محله یهودیان و ویژه یهودیان بود با نام های : حمام محله، حمام جهودان، حمام یهودیان و کلیمیان شناخته می شد. لازم به ذکر است در دوران پهلوی کشوریه تنها حمام دایر یهودیان بود و به همین علت از شرایط بسیار خاصی بر خوردار بود.
علت نام گذاری حمام کشوریه
در واقع حمام کشوریه در ابتدای کار خود دارای دو نام مشخص بود. بخش مردان حمام به نام سلیمانیه نام گذاری شده بود چرا که آقای سلیمان سنه موسس و بنیان گذاری ساخت حمام کشوریه بودند، همچنین بخش بانوان این حمام به نام کشوریه نام گذاری شد. علت نام گذاری به نام کشوریه همان طور که می دانید به دلیل همسر آقای سلیمان سنه بود. خانم کشور خداداد که در خواست ساخت حمام را کرده بودند. اما به علت آنکه ساخت و بنای این حمام به دلیل درخواست خانم کشور خداداد بود، این حمام بیش از آنکه به نام های سلیمانیه و کشوریه شناخته شود تنها با نام حمام کشوریه شناخته می شد.
یک داستان اساطیری در تاریخچه یهودیان هست که می گوید: نخستین حمام توسط سلیمان پیامبر خداوند و با کمک اجنه و دیو ها بنا شده است، البته که در مورد حمام صدق نمی کند و در ساخت این حمام یک مرد عاشق به یاد همسرش و برای اهالی محله خود با هزاران سختی اقدام به ساخت حمام کشوریه کرده است. در واقع می توان گفت نیاز و در ادامه عشق از مهم ترین عواملی بودند که حمام کشوریه بنا شد. نشان به آن نشان که نام حمام کشوریه به نام همسری شناخته می شود که کشور نام داشت.
سرگذشت حمام کشوریه
حمام کشوریه تا زمان حیات و زندگی آقای سلیمان سنه که بنیان گذار این حمام بود بی وقفه دایر و فعال بود. ایشان در سال 1359 در سن هفتاد و هفت سالگی دار فانی را وداع گفتن و به همسرشان پیوستند. اما بعد از این مدت حمام کشوریه به دلایل مختلفی چندین مرتبه فعالیتش متوقف شد و در نهایت در دهه هشتاد به طور کامل غیر فعال گردید.
به زمان فوت آقای سلیمان سنه بر گردیم، ایشان به علت اینکه فرزندی نداشتند و تنها فرزندشان سقط شده بود، بعد مرگ وارثی نداشتند، به همین دلیل بعد از مرگ ایشان مدیریت حمام کشوریه به پسرخاله ایشان رسید، البته مدتی این حمام غیر فعال بود و بعد در نهایت با آمدن آقای شکرالله خان که پسر خاله آقای سلیمان سنه بودند، دوباره حمام کشوریه حیات خود را از سر گرفت، البته اقای شکرالله خان برای مدت زیادی مدیریت حمام را بر عهده نداشتند، ایشان پس از مدتی به کشور دیگری مهاجرت کردند و کشوریه برای مدت کوتاهی غیر فعال شد تا در نهایت شخصی به نام اسحاق خان که شاگرد آقای سلیمان سنه بودند، مدیریت حمام کشوریه را بر عهده گرفتند و در نهایت باز دوباره این حمام دایر شد.
ماجراهای حمام کشوریه
البته ماجرای های حمام کشوریه به همین جا ختم نمی شود. تقریبا یک دهه دیگر حمام کشوریه به شکلی مناسب به حیات خود ادامه داد تا اینکه سر انجام در اواخر دهه شصت خورشیدی به دلیل ریزشی که چاه فاضلاب حمام کشوریه داشت برای مدتی مجددا غیر فعال شد. البته این مسئله هم طولانی نشد و در نهایت با کمک افرادی که می دانشتند حمام کشوریه چه پیشینه ای دارد و تا چه اندازه می تواند مهم باشد مرمت و باز سازی شد و در اوایل دهه هفتاد مجددا راه اندازی شد و شروع به کار کرد. از آنجایی که انجمن کلیمیان در ساخت مجدد و باز سازی این حمام فعالیت داشتند این حمام تحت حمایت انجمن کلیمیان قرار گرفت و با نظر مثبت این انجمن مدیریت مجدد حمام کشوریه به آقای درخشان واگذار شد.
ادامه مدیریت آقای درخشان
البته که در حین واگذاری مدیریت حمام، آقای درخشان به علت آنکه سابقه شاگردی آقای سلیمان سنه را داشتند داوطلبانه مسئولیت مهم اداره حمام کشوریه را بر عهده گرفتند. اما در اواخر دهه هفتاد و اوایل سال 1380 خورشیدی کلیمیان و یهودیان ساکن در تهران دست به مهاجرت زدند و همین مسئله موجب شد تا حمام کشوریه دیگر رونق سابق را نداشته باشد. البته اگر کلیمیان می ماندند با توجه به این که حمام و دوش به خانه ها آمده بود، این حمام به مرور زمان رونق خود را از دست می داد. پس از مهاجرت کلیمیان حمام کشوریه برای مدت تقریبا یک سال به فعالیت خود ادامه داد اما این فعالیت به صورت دائمی نبود و تنها در اواخر هفته و روز های پنجشنبه و جمعه دایر بود و از معدود افرادی که به حمام کشوریه می آمدند استقبال می کرد.
به مرور زمان و با توجه به عدم فعالیت همیشگی و کم شدن استقبال افراد از حمام کشوریه در اواخر سال 1381 خورشیدی بود که اداره حمام دیگر ممکن نبود به همین دلیل کشوریه به حالت غیر فعال در آمد و به صورت رسمی فعالیت و پذیرایی از مهمانان برای حمام در آن به پایان رسید. این بالاخره پایان فعالیت حمام کشوریه بود، حمامی که از سال 1326 تا سال 1381 فعال بود و در سرگدشت های متفاوتی داشت. نکته قابل توجه در این باره این است که چون حمام و پاکیزگی در شریعت یهودیان از اهمیت و جایگاه بسیار ویژه ای بر خوردار است حمام کشوریه دارای اهمیت بسیار ویژه ای در نزد یهودیان می باشد.
به همین دلیل انجمن کلیمیان همچنان و با وجود دایر نبودن حمام کشوریه، این مرکز را به عنوان یکی از مراکز تحت نظارت خود می شناسند و نسبت به باز سازی و مرمت آن اقدام می کنند.
حمام کشوریه محلی برای برگذاری جشن های یهودیان
حمام کشوریه در زمانی که رونق داشت و دوران با شکوه خود را سپری می کرد ماجراهای شاد و غمگین بسیاری را از سر گذرانده است. در مورد اتفاقات تلخ همچون تعطیلی ها و در نهایت از دست دادن رونق برای شما گفتیم اما این حمام در دوران خوب خود محلی برای تجمع و برگذاری جشن های کلیمیان بود. این جشن ها شامل مراسم های مذهبی یهودیان و همچنین مراسم های حمام عروسی و نیز حمام زایمان بود. در این بین دلاکان بخش زنانه و مردانه یعنی این حمام و سلیمانیه بخش مهمی از خاطرات و روایات های شیرینی بودند که در حمام کشوریه شکل می گرفت.
خاطرات و روایاتی که سینه به سینه نقل می شد و همین مسئله موجب شد تا نام دلاک های زنانه و مردانه حمام کشوریه در تاریخ در کنار نام کشوریه برای همیشه به ثبت رسید، دلاک بخش زنانه یا همان بخش کشوریه که به نام حمام کشوریه مشهور بود، خانمی بودند به نام فاطمه که البته در مورد نام خانوادگی ایشان تردید هایی وجود دارد، ایشان به نام بانو فاطمه شنبه جو و یا خانم شب جو شناخته می شوند. اما به هر حال به دلیل تمامی آن خاطرات شیرین و روایات نامشان برای همیشه در تاریخ ثبت شده است. اما دلاک بخش مردانه آقای موسی جعفری بودند که ایشان هم در روایاتی که از این حمام نقل شده است نامشان به یادگار مانده است.
ماجرای دلاک معروف حمام کشوریه
اما آقای موسی جعفری دارای سرگذشتی می باشد که موجب شده است که نامشان بیش از نام یک دلاک در حمام کشوریه در تاریخ ثبت شود. بنا بر روایاتی که وجود دارد، مسلمانان معتقد بودند که آب حمام یهودیان می تواند مشکل گشا باشد، روزی مردی که دارای فرزند نمی شد به نزد بزرگ محل می رود،ایشان با دادن بخشی از آب حمام کشوریه که ویژه یهودیان بود به این مسلمان، از او می خواهد برای فرزند دار شدن نذر کند و نام فرزند خود را موسی بگذارد. بله دیگر مشخص است که نام خانوادگیش جعفری می باشد. به همین دلیل اقای موسی جعفری با یهودیان بسیار همنشین بود و دوستی خوبی داشتند.
ایشان با توجه به این که خود با همین آب و به کمک مشکل گشا بودن این آب به دنیا آمده بودند در حمام کشوریه به دلاکی پرداختند و با کاسه چل تیکه خود به رفع مشکل مسلمین می پرداختند و علاوه بر کار دلاکی به هم کیشان خود نیز کمک می کردند.
البته روش های مختلفی برای این مسئله وجود داشت، یکی از روش هایی که کار مشکل گشایی با آب حمام کشوریه صورت می گرفت به این ترتیب بود که شخصی که متقاضی رفع مشکل بود پس از آنکه کامل به استحمام می پرداخت به سمت آقای جعفری می آمد. فرد متقاضی باید در برابر ایشان به گونه ای می نشتند که دو سکه از قبل آماده شده و دعا خوانده شده زیر انگشت شصت پای شان قرار بگیرد. سپس آقای جعفری کاسه چهل تکه و یا چهل کلید خود را بر میداشت، آن را از آبی که از دوش ها به سمت فاضلاب جاری شده بود، پر می کرد و آن را به همراه باطل سحر هایی که می خواند بر روی سر شخصی که به مشکل گشایی نیاز داشت می ریخت.
برخی دیگر از آداب مشکل گشایی
البته این همه آداب نبود، بلکه فردی که به مشکل گشایی نیاز داشت باید، بعد از انجام این امور بدون آنکه خود را خشک کند، لباس های زیر خود را بر عکس به تن می کرد و سپس به سمت رسیدن به گمشده خود، معشوق خود و یا فرزند خود می رفت. به همین نام آقای موسی جعفری در تاریخچه حمام کشوریه به یادگار مانده است و ایشان هم تولدشان و حیات و در آمدشان به همین حمام گره خورده بود. البته بانو فاطمه شب جو یا شنبه جو که به فاطمه حمامی مشهور بودند در بخش زنان حمام کشوریه بیکار نمی نشستند و با کاسه چهل تیکه یا چهل کلید خود دختران جوان و دم بخت را روانه خانه شوهر می کردند و یا خانم های تازه ازدواج کرده را صاحب فرزد می کردند.
با توجه به این موارد بیشترین مشتریان حمام کشوریه افرادی بودند که با این باور و با این نگاه ها وارد حمام می شدند. به همین خاطر می گوییم این حمام محلی بسیار خاطره انگیز در دوران خود بوده است که در دوران رونق خود سرگدشت های بیشماری را دیده است. چه عاشقانی که در این حمام به نیت رسیدن به معشوق خود استحمام کرده اند و توسط بانو فاطمه و یا آقای جعفری شسته شده اند و بعد از مدتی و پس از رسیدن به معشوق خود در این حمام؛ به انجام مناسک حمام دامادی و یا حمام پیش و پس از بارداری خود پرداخته اند. حال زمانی که در این حمام قدم می زنید می دانید که چه سرگذشت هایی را حمام کشوریه از سر گذرانده است.
سخن پایانی در مورد حمام کشوریه
چه افرادی که در این حمام مدت ها رفت و آمد می کردند، برای برخی مواردی که امروز آرزوی شما می باشد آرزو داشته اند و از خدا می خواستند که دعاهای فاطمه بانو و آقای جعفری موثر باشد، نوزادانی که برای اولین بار در این حمام شسته شده اند اما اکنون یا از دنیا رفته اند و یا پیرمردان و پیر زنانی سالخورده هستد.
با قدم زدن در این حمام باید تصور کنید که در جای جای این حمام عطر عشق سلیمان سنه به بانو کشور خداداد وجود دارد و بر گردید به آن روزی که بانو خداداد پس از سقط شدن تنها فرزندی که می توانست داشته باشد، آرزوی ساخت این حمام را داشت، حمامی که هرگز خودش آن را ندید اما همسر وفادارش تا پایان حیات مدیریت آن را بر عهده داشت، و توجه کنید به خانوادگی فرزند دار نمی شدند اما به واسطه آب این حمام صاحب فرزندی شدند که تا پایان عمر در این حمام به دلاکی پرداخت. اینجا روزی پر رونق و با شکوه بود. حال صندوقچه ای از راز های بیشماری است که در دل خود جای داده است.