در کشور عزیزمان ایران، در گذشته افراد زیادی از کشورهای مختلف با ادیان مختلف زندگی میکردند. لذا محل زندگی آنها و فرهنگ ناشی از زندگی ایشان در جایجای کشور مشهود است. همچنین برخی از گورستانها این افراد را بعد از مرگ در آغوش کشیده و آرامستانی مختص به آنها شدند. یکی از این گورستانها، قبرستان دولاب است. قبرستان دولاب در جنوب شرق تهران و در محلهای با همین نام واقع شده و محل دفن بسیاری از مسیحیان که ساکن ایران بودند، است.
تاریخچه قبرستان دولاب
قبرستان دولاب، گورستانی مخصوص ارامنه و خارجیانی که در ایران درگذشتند، است و بزرگترین گورستان ارامنهی تهران به حساب میآید. این قبرستان در سال 1855 میلادی و به دنبال دفن دکتر کلوکه، پزشک فرانسوی محمدشاه و ناصرالدین شاه قاجار در محلهی دولاب ایجاد شد و در طی سالهای بعد با دفن بسیاری از ارامنه به شکل کنونی درآمد.
در جنوب شهر تهران و قسمت جنوبی بازار تهران، قدیمیترین کلیسای شهر تهران قرار داشت. این کلیسای قدیمی با نام “سورپ گورک” در بازارچهی قوامالدوله قرار گرفته و محلی مناسب برای تجمع ارامنه بود.
این کلیسا در زمان حکومت قاجار ساخته شده بود و اکنون نیز پابرجاست. اما به دلیل گسترش بافت شهری و تخریبها و ساخت و سازهای متعدد در این محدوده، گورستان این کلیسا نابود شد و به جای آن دو گورستان دیگر ساخته شد. یکی در شمال در محلهی ونک و دیگری در شرق تهران و محلهی دولاب.
هرچند که گورستان ونک به دلیل ساخت و سازهای بیش از حد در این محله و در پی تبدیل آن به بافت شهری، تخریب شده و به دنبال آن بسیاری از سنگها و تزئینات قیمتی این گورستان به قبرستان دولاب منتقل شدهاند.
قبرستان ارامنه
اطراف قبرستان دولاب در زمان ساخت، ابتدا زمینهای کشاورزی متعلق به روستای دولاب تهران بود که رفته رفته بافتی شهری به خود گرفت و به محلهی مسکونی تبدیل شد و همان نام را بر خود گرفت. اکنون در سمت شرق قبرستان دولاب محلهای مسکونی قرار دارد.
اعتمادالسلطنه در کتاب مرآت البلدان خود این گونه نوشته که در سال 1317 هجری قمری، به دستور کریم خان زند برخی از ارامنه که سنگتراشان خراسان بودند به تهران کوچ کردند و در شرق تهران و محلی به نام دولاب آمدند. تبدیل شدن محلهی دولاب به محل زندگی این ارامنه بهانهای مناسب برای ایجاد قبرستان دولاب شد.
روایت دیگری از حضور ارمنیان در ایران از آغامحمدخان قاجار است که میگوید وی در زمان بازگشت از گرجستان و قفقاز، برخی از ارامنهی اسیر شده در جنگ را با خود به ایران آورد و آنها را در تهران ساکن نمود. همچنین محمدخان تعدادی از خانوادهها را از قرهباغ به ایران کوچ داد.
دربارهی قبرستان دولاب
قبرستان دولاب، با پیشینهای حدود 150 سال، قبرستان قدیمی درگذشتگان ارامنه بوده و مدفن بسیاری از مسیحیان داخلی و خارجی از کشورهای مختلف است. سالهای سال است که در قبرستان دولاب کفن و دفن ممنوع شده و دیگر اجازهی دفن داده نمیشود. قدیمیترین آرامگاه متعلق به اواسط سده نوزدهم میلادی و سال 1315 و جدیدترین آن متعلق به سال 1375 هجری خورشیدی یا 1996 میلادی است و پس از آن دیگر اجازهی تدفین در این گورستان داده نشد.
در قبرستان دولاب در مجموع حدوداً 1000 قبر به چشم میخورد که 409 قبر متعلق به سربازان و نظامیان و 528 قبر آن متعلق به غیرنظامیان مسیحی است. ورودی قبرستان دولاب، دربی چوبی با تزئینات و کندهکاریهای زیبا است که به روی باغی سرسبز و زیبا باز میشود و قبرستان دولاب را در خود جای داده است.
نامهای قبرستان دولاب
قبرستان دولاب به نامهای دیگر و گاهی اوقات نام بخشهای آن نیز معرفی میشود؛ مثلاً به قبرستان دولاب، قبرستان لهستانیها، قبرستان ارتدکسها، قبرستان کاتولیکها و قبرستان آشوریها میگویند. همچنین قبرستان دولاب به قبرستان سلیمانیه و قبرستان اکبرآباد نیز معروف است.
بخشهای قبرستان دولاب
قبرستان دولاب مساحتی بالغ بر 75 هزار مترمربع داشته و شامل شش بخش جدا میباشد. بخشهای قبرستان دولاب از این قرارند: ارامنه ارتدکس شرقی (روسها، گرجیها و یونانیها)، حواری ارمنی، ارتدکس ارمنی، کاتولیک رومی، لهستانیها و آشوریها.
ارامنه، بیشترین مساحت این گورستان که حدود 44 هزار متر است را در اختیار دارند. حدود 14200 متر از قبرستان دولاب متعلق به کاتولیکها است. از این مساحت، حدود 50 درصد متعلق به لهستانیها و بقیهی خاک این قسمت از آرامستان دولاب افراد فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی و برخی دیگر از کشورها را در آغوش گرفته است. 3700 متر مربع نیز برای ارتدوکسها است. مساحت باقیمانده منتسب به آشوریهای کلدانی است.
بزرگترین بخش قبرستان دولاب، قسمت لهستانیها با 260 قبر از لهستانیهای تبعید شده در طی جنگ جهانی دوم است که در زمان بازگشت به کشور خود در ایران از دنیا رفتهاند. همچنین در قسمت لهستانی قبرستان دولاب، دو مجسمهی سنگی عقاب و صلیب، این قسمت را از باقی قسمتها متمایز میکند. روی این نمادها به زبانهای فارسی، لهستانی و فرانسوی این جمله نوشته است: “آرامستان تبعیدشدگان لهستانی که در موقع مراجعت به میهن خود اینجا به خواب ابدی فرو رفتند.”
در بخش ارتودکسهای قبرستان دولاب، نمای خالی از قبر کشتهشدگان روس در جنگ جهانی خودنمایی میکند.
بخشی از قبرستان دولاب بسیار ترسناک است. در این بخش 26 مهندس معدنچی ایتالیایی که در سالهای 1936 تا 1943 در ایران مشغول به انجام پروژهای بودند دفن هستند و با ورود به این قسمت با قبرهای ایستادهای که این افراد را در برگرفتهاند روبهرو میشوید.
کلیسای قبرستان دولاب
در محوطهی قبرستان که باغی سرسبز با درختان قدیمی است؛ کلیسای کوچکی به نام مادور قرار دارد. در انتهای قبرستان دولاب، در ضلع جنوبی و در قسمت ارتدکسهای روس ساختمانی ساده و بدون نوشته یا تزئینات خاصی وجود دارد که قدمتش احتمالاً با قدمت قبرستان دولاب یکی است.
قبرها و آرامگاههای قبرستان دولاب
قبرهای قبرستان دولاب قدیمی بوده و از آنجایی که متوفیان قبرستان دولاب اکثراً مهاجران و مسیحیانی که در ایران زندگی میکردند، است؛ ملیت آنها با نقشی از پرچم کشورشان بر روی سنگ قبر مشخص شده است.
افراد مدفون در قبرستان دولاب برخی از “اشخاص سرشناس و مشهور” کشورها و برخی از “افراد ناشناس” هستند. همچنین روی قبرهای قبرستان دولاب، نقش صلیبهای کوچک و بزرگ، تصویری از مریم مقدس (معروف به بانوی غمگین و مریم محزون) و عکسهای سیاه و سفید دیده میشود.
در قبرستان درختان زیادی دیده میشود که قدیمی هستند و شاخههای قدیمی آنها روی برخی از قبرها را سایه میاندازند.
شاید از مهمترین بخشهای قبرستان دولاب، قسمت متعلق به قبر لهستانیهای کاتولیک باشد که در راه برگشت با کشتی به ایران آمدند و قبل از رسیدن به سرزمینشان از دنیا رفتند. دلیل اصلی فوت آنها خستگی و بیماریهایی بود که در طی مسیر طولانی دچارش شده بودند؛ از اینرو بر سنگ قبرهایشان این جمله حک شده است: “هیچکدام اینها سربازانی نبودند که در جنگ کشته شده باشند؛ بلکه دلیل مرگشان بیماریهای واگیردار تیفوس و تحلیل قوا بود.”
بزرگترین آرامگاه قبرستان دولاب متعلق به پزشک دربار حکومت قاجار، دکتر کلولهی فرانسوی بود که بعد از مرگ در سال 1855 در زمینی نزدیک قبرستان ارمنیها دفن شد و بعدها مقبرهای گنبد دار بر مزارش ساختند. دکتر کلوکه در پی درخواست محمدشاه از فرانسه به ایران آمد و با درمان شاه و برخی از درباریان و خانوادهی شاهان قاجار بسیار مورد لطف و عنایت ایشان قرار گرفت.
البته مزارهای قبرستان دولاب تزئینات بسیاری داشتند که برخی از آنها از فلزات گرانبها بودند که به سرقت رفتند.
آرامگاه شاهزاده گرجی
مقبرهای سفید رنگ در قبرستان دولاب خودنمایی میکند که به آرامگاه شاهزادهی گرجی معروف است. برای آرامگاه شاهزاده گرجی دو روایت وجود دارد. این آرامگاه به دو نفر از شاهزادگان گرجی منتسب شده است.
سپس این خانواده به کشور خود بازگشتند ولی شاهزاده خانم با همسرش که او نیز از سرمایهداران معروف گرجی بود و در ایران، گرجستان و آذربایجان فعالیت میکرد در ایران ماند و بعد از فوتش در 42 سالگی در سال 1300 در قبرستان دولاب به خاک سپرده شد.
پس از آن مقبرهای بر مزار وی و در زمینی به وسعت 22 هزار متر ساخته شد که معمار این بنا مارکوف روسی بوده و در این آرامگاه از معماری رمانسک به کار رفته است. معماری رمانسک نوعی معماری اروپایی است؛ که در قرن 11 و 12 میلادی در بسیار از خانههای ایتالیایی دیده میشد. آرامگاه شاهزاده خانم از زمان ساخت، به دست سفارت روسیه است.
روایت دیگر آرامگاه را متعلق به برادر شاه گرجستان الکساندر گرجی میداند. وی در زمان جنگ و کشمکش ایران و روسیه با برادرش که طرف روسیه را گرفته بود مخالفت کرد و طرفدار ایران شد. وی معتقد بود طرفداری از روس باعث حاکمیت روس بر گرجستان میشود؛ که این پیشبینیها به واقعیت پیوست و گرجستان به دست روسیه افتاد.
وی به کمک فتحعلی شاه قاجار تلاش بر بازپسگیری گرجستان کرد اما موفق نشد و این امر به ناامیدی و افسردگی وی منجر شد. وی را بعد از مرگش در قبرستان دولاب دفن کردند. (نقض این روایت: الکساندر در سالهای پایانی عمر خود از مسیحیت به اسلام تغییر دین داد، همین امر احتمال درست بودن روایت دفن شدن وی در گورستان ارامنهی دولاب را ضعیف میکند).
جالب است بدانید که الکساندر، پدربزرگ شاعر بزرگ معاصر ایرانی است. در واقع محمدتقی بهار نوهی دختری شاهزادهی گرجی است.
تخریب آرامگاه شاهزاده گرجی
بنای آرامگاه شاهزادهی گرجی واقع در قبرستان دولاب در سال 1383 و قبل از ثبت آن به عنوان آثار ملی، مرمت و بازسازی شد؛ ولی در پی اتفاقات طبیعی و انسانی و گیاهی و شیمیایی و آثار مخرب آنها این آرامگاه صدمات و آسیبهایی دیده است. پی این ساختمان حدود 3 سانتیمتر نشست کرده، بسیاری از تزئینات و سنگهای بدنهی مکعبی و استوانهای برج از روی آن جدا شده و افتادهاند و قسمتهایی از بنا نیز نمزدگی دارد.
عدم مراقبت و بازسازی در اسرع وقت ممکن است این بنا را به انحطاط و نابودی بکشاند. از اقدامات اصلی برای این آرامگاه میتوان به برطرف کردن رطوبت بنا با ایجاد کانالهایی در اطراف آن، جداسازی قطعات گچبریها و جلوگیری از تخریب بیشتر، سبک کردن قسمت سرداب برای جلوگیری از نشست بیشتر بنا و کاشیکاری مجدد و مرمت دیوارههای بیرونی و …. اشاره کرد.
مشاهیر مدفون در قبرستان دولاب
در قبرستان دولاب، بسیاری از افراد درگذشتهی ایرانی و خارجی که بالغ بر 90 درصد آنها مسیحی بودند، دفن شدهاند. برخی از آنان از ارامنهی ایرانی هستند، برخی دیگر از مهاجرانی بودند که از کشورهای مختلف به ایران آمده بودند و در این کشور برای خود مسکن گزیده بودند. برخی نیز مسافرانی بودند که در راه سفر به ایران رسیده بودند و اجل، اجازهی بازگشت به سرزمینشان را نداده بود. برخی
دیگر از تبعیدیانی بودند که در جنگ جهانی دوم از سرزمینهای خود تبعید شده و آوارهی سایر کشورها شده بودند.
• بسیاری از این افراد، از مشاهیر و انسانهای تأثیرگذار دوران خود به حساب میآمدند، که با علم یا زیرکی خود، در حال خدمت به این سرزمین یا فعالیتهای گوناگون بودند. از جمله افراد مدفون در قبرستان دولاب که جالب توجه است: سربازان گمنام روسی، آرامگاههای مخصوص شاهزادههای گرجی، کنتهای فرانسوی، پزشکان مخصوص دربار قاجار و شاهان پهلوی و گورستان لهستانیها است.
• به طور کلی در قبرستان دولاب افراد از کشورها و ملیتهای ارمنی، آشوری، کلدانی، آلمانی، آمریکایی، پاکستانی، فیلیپینی، پرتغالی، چکسلواکی، روسی، سوئدی، سوئیسی، انگلیسی، آرژانتینی، اتریشی، بلژیکی، اسپانیایی، استونیایی، فرانسوی، یونانی، هلندی، مجاری، عراقی، ایرلندی، ایتالیایی، ژاپنی، یوگوسلاویایی، لیتوانیایی، لبنانی، لتونیایی، مالایی، نیوزلندی، سوریهای و ترک یافت میشوند.
ارمنیان ایرانی قبرستان دولاب
از ایرانیانی که در قبرستان دولاب دفن هستند میتوان به چند مورد زیر اشاره کرد:
• شاهین سرکیسیان، کارگردان تئاتر و نمایش نامه نویس ارمنی-ایرانی و پایهگذار تئاتر مدرن در ایران که در سال 1345 در تهران درگذشت.
• سهراب ساگینیان، سیاستمدار و روزنامهنگار ارمنی-ایرانی که نمایندهی ارامنهی ایران در دورههای اول، دوم، پنجم و سیزدهم در مجلس شورای اسلامی ایران بود و در سال 1347 خورشیدی در ایران درگذشت.
• مارکار قرابگیان، شاعر و نقاش ارمنی-ایرانی که در سال 1976 در تهران درگذشت.
• اسرائیل ساهاکیان، بانی مدرسهی ارامنه در محلهی ارامنه.
• وارطان سالاخانیان از فعالان حزب توده در ایران بود که در تبریز متولد شد و در سال 1340 خورشیدی درگذشت.
• اوانس اوگیانس، کارگردان، بازیگر، فیلمنامهنویس و تدوینگر ارمنی-ایرانی که در تیر ماه 1340 در ایران درگذشت. وی اولین کارگردان سینمای ایران و بانی اولین مدرسهی بازیگری در کشور بود.
• آرام گارونه شاعر، نویسنده و روزنامهنگار ارمنی بود و در سال 1353 در ایران درگذشت.
مشاهیر فرانسوی مدفون در قبرستان دولاب
از مشاهیر فرانسوی مدفون در قبرستان دولاب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• ژوزف دزیره تولوزان، پزشک فرانسوی ناصرالدین شاه قاجار که در سال 1897 میلادی در گذشت.
• لویی آندره ارنست کلوکه، پزشک فرانسوی دربار قاجار که به محمدشاه قاجار خدمت میکرد و در سال 1885 میلادی درگذشت.
• آلفرد ژان به انیست لومر، موسیقیدان و فردی نظامی اهل فرانسه که در زمان ناصرالدین شاه در ایران میزیست و در سال 1285 هجری خورشیدی درگذشت.
برخی از متوفیان گورستان ناشناس هستند. از جمله چند قبر که نامهای فرانسوی رویشان دیده میشود؛ سیمون سرداری و لویی کاپدور (فوت در 1966 میلادی) هستند.
دیگر مشاهیر مدفون در قبرستان دولاب
دیگر مشاهیر مکدفون در قبرستان دولاب عبارتاند از:
• کنت دمونت فرت، مستشار نظامی که به درخواست ناصرالدین شاه از امپراتور اتریشی به ایران فرستاده شد و بعد از قاعدهمند کردن شهربانی لقب نظمالملک را از شاه ایران گرفت.
• آنتوان سوروگین، عکاس گرجی و روس تبار که در زمان حکومت قاجاریان در ایران میزیست و در سال 1209 هجری خورشیدی یا 1933 میلادی در سفارت شوروی در تهران از دنیا رفت.
• نیکلای مارکوف، معمار مشهور گرجی روس تبار، که در سال 1882 در تهران درگذشت.
• ولادیسلاو هورودکی، معمار لهستانی، که در سال 1930 در ایران درگذشت.
وضعیت کنونی بخشهای قبرستان دولاب
وضعیت گورستان ارامنهی دولاب با وجود برخی از سختگیریهای بازدید، عالی نیست. در بخش ارتدکس شرقی و گورستان دستهجمعی لهستانیها وضع خوب است و خرابیها کمتر دیده میشوند و علفهای هرز این قسمت چیده شدهاند. ولی در سرتاسر قبرستان دولاب آرامگاههایی به چشم میخورند که سنگ قبرهای شکسته دارند یا قسمتی از صلیب جاگذاری شدهی آنها شکسته و روی زمین افتاده است.
گورستان آشوریها بسته بوده و متولیان آن، به صورت بسیار محدودی اجازهی بازدید میدهند. این گورستان وضعیت مناسبی نداشته و میتوان گفت در صورت عدم رسیدگی، رو به انحطاط خواهد رفت. برخی از آرامگاههای بزرگ مانند آرامگاه شاهزاده گرجی نیاز به بازسازی و استحکامبخشی دارد.
تغییرات و بازسازی
“علی اعطا” سخنگوی شورای شهر در رابطه با بازدید و ساماندهی قبرستان دولاب گفته بود: “شورای شهر برای اینکه آرامستان های دولاب ساماندهی شود اعتباری مصوب کرد.” در راستای این ساماندهی طرحی نیز ارائه شد که از این قرار بود: ایجاد میدانگاهی در محور قبرستان دولاب با رعایت کامل ضوابط و قوانین میراث فرهنگی.
میدانگاه در فضای باز، بین 6 بخش قبرستان دولاب طراحی شد و قرار بر تبدیل این خیابان ماشینرو به پیادهرو و ممنوعیت عبور ماشینها از این مسیر شد. بر سر نام این میدان هم اختلاف نظر وجود دارد و بر سر دوراهی انتخاب نام “میدان صلح” یا “میدان بهشت مریم” ماند. هرچند که “میدان صلح” مخالفان زیادی داشت؛ چراکه معتقدند این گورستان و افرادی که در آن دفن هستند ربطی به صلح ندارند و از مخالفان اصلی آن احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر، بود و نام “بهشت مریم” را پیشنهاد داد.
بهشت مریم
گفته شد با سید مهدی طباطبایی، از معتمدین محل، مشورت کردند و ایشان نام بهشت مریم را پیشنهاد داده و گفتهاند: در ایران گورستانهایی با نامهای بهشت زهرا، بهشت معصومه و… داریم، حضرت مریم نیز از شخصیتهای مقدس است، پس “بهشت مریم” میتواند نام مناسبی برای این مکان باشد. البته لازم به ذکر است که محدودهی قبرستان دولاب از دیرباز و از دوران حکومت قاجار به میدان ارامنه معروف بود.
از دیگر تغییرات و بازسازیهای قبرستان دولاب باید به این موارد اشاره کرد:
• در طی تغییرات و بازسازیها برخی از سنگ قبرها آسیب دیدند که برای بازسازی آنها اقدام شد.
• راه خاکی با زمین سفت سنگفرش شده و سرویس بهداشتیهای قبرستان دولاب بازسازی شدند.
• علفهای هرز زمین قبرستان دولاب پاکسازی شدند که باعث بهتر دیده شدن مزارها و آرامگاه میشد.
• همچنین گفته شد استخر بالای قبرستان دولاب را بازسازی کردند تا آبیاری درختان باغ بهتر و راحتتر انجام شود.
تغییرات زیادی برای قبرستان دولاب در نظر گرفته شد که برخی آن را غیرمفید میدانند و معتقدند اگر این بودجه را صرف بازسازی سنگ قبرها، آرامگاهها و باقی بناها میشد؛ بسیار کمککننده به حفظ این مکان تاریخی بود. مثلاً با کمی دقت میتوان پی برد که میدانگاه و ایجاد خیابان برای عبور پیاده لزومی نداشت؛ چراکه در این خیابان ترددها زیاد نبود.
گورستان ممنوعه
به قبرستان دولاب گورستان ممنوعه نیز گفته میشود که این میتواند به دلایل مختلفی باشد، یکی از دلایل اصلی و مهمترین آن، این است که برای بازدید از قبرستان دولاب باید مجوز ورود داشت و بازدید برای عموم مردم به صورت آزادانه نیست.
ادارهی قبرستان دولاب
مدیریت قبرستان دولاب به دست کشورهای متوفیان این گورستان یعنی کشورهای فرانسه، ایتالیا و لهستان است. البته ارامنهی تهران نیز در مدیریت قبرستان دولاب دخالت دارند و بر قبرستان دولاب نظارت میکنند.
بازدید از قبرستان دولاب
با اینکه قبرستان دولاب میتواند از جاذبههای تاریخی و دیدنی شهر تهران محسوب شود و بازدیدکنندگان زیادی را به سمت خود بکشاند؛ ولی همانطور که گفته شد، بازدید قبرستان دولاب برای عموم آزادانه نیست؛ چراکه ادارهی قبرستان دولاب را کشورهای دیگر برعهده دارند. در واقع برای جلوگیری از تخریب این آرامگاه تاریخی این قانون ایجاد شده و باید با مجوز به این گورستان وارد شد.
برای گرفتن مجوز ورود به قبرستان دولاب، باید به ادارهی امور اقلیتهای وزارت ارشاد یا به وزارتخانههای روسیه، ایتالیا، فرانسه و لهستان مراجعه کرد. برای بازدید افراد، از طرف این سازمان، زمان مقرری در نظر گرفته میشود. از دیگر دلایلی که برای بازدید از قبرستان دولاب به مجوز نیاز است، دزدیده شدن بسیاری از تزئینات و فلزات تزئینی که قبرها با آنها مزین شده بودند؛ است. این موضوع باعث بسته شدن دربهای این گورستان به روی افراد شد.
آدرس قبرستان دولاب
قبرستان دولاب از شمال به خیابان مستفیذ، از جنوب به گلخانههای خیابان پاسدار گمان، از غرب به حد فاصل خیابان شهید رضایی تاجری و از شرق به املاک مسکونی محلهی دولاب راه دارد.
آدرس قبرستان دولاب به این شرح است: تهران، اتوبان شهید محلاتی (آهنگ)، خیابان دهم فروردین، میدان امام حسن، شمال خیابان پاسدار گمنام، بین خیابان شهید رضایی تاجری و خیابان مستفیذ.