آیا با مدرسه دارالفنون آشنایی دارید؟

ایرانی‌ها از امیرکبیر، یاد و خاطراتی مثبت و خوشایند دارند. این مرد بزرگ، ابتکار عمل زیادی در مدیریت خود داشت و سیاست‌مداری ارزشمند بود. از مهم‌ترین اقدامات او می‌توان به احداث مدرسه دارالفنون اشاره کرد. مدرسه‌ای که در خیابان ناصرخسروی تهران ساخته شد و در نظام آموزشی ایران، اثری به شدت مثبت گذاشت. این موسسه برای آموزش علوم و فنون مختلف بنا شده بود. امیرکبیر در سفری که به روسیه کرده بود، متوجه نیاز به وجود موسساتی برای آموزش به جوانان و نوجوانان شد و با الگوبرداری از نظام آموزشی خارجی، تصمیم به راه‌اندازی مکانی برای شکوفایی استعدادها در کشور گرفته بود. دارالفنون از نمادهای تغییر در آموزش و توسعه علمی ایران است.

آشنایی با دارالفنون

جالب است بدانید که دارالفنون در آغاز شکل‌گیری به این نام معروف نبوده است. به عبارت دقیق‌تر، ترجمه‌ای است از عبارت، پُلی‌تکنیک که خارجی‌ها برای دانشگاه‌های خود به کار می‌برند. مثلا پلی‌تکنیک لندن، فرانسه و… به دانشگاه‌های پلی‌تکنیک هر مکان اشاره دارد که ترجمه آن به عنوان نام این مدرسه معروف به مرور در میان همه جاافتاده است. امیرکبیر از همان اوایل دوره وزارتش در دربار ناصرالدین‌شاه در فکر راه‌اندازی دارالفنون بود. هر چند که امیرکبیر در افتتاح این مدرسه حضور نداشت اما همواره تدابیرش را در شکوفایی و توسعه آن به دیگران انتقال می‌داد. اساتیدی که او از اتریش برای تدریس در دارالفنون دعوت کرده بود، چند روز بعد از اینکه امیرکبیر دست‌گیر و تبعید شد به ایران رسیدند.  در هر حال با سفارش‌های امیرکبیر به اطرافیان و البته توجه زیادی که ناصرالدین‌شاه به اساتید نشان می‌داد، افتتاح مدرسه به خوبی پیش رفت.

افتتاح مدرسه دارالفنون

مدرسه دارالفنون در سال ۱۲۳۰، حدود دو هفته قبل از قتل امیرکبیر افتتاح شد. فقط ۳۰ محصل به عنوان نخستین ورودی‌های این مدرسه وارد مرکز شدند. دیگر جای تعجب هم ندارد که این ۳۰ نفر از خانواده‌های مهم و ثروتمند شهر بودند و هفت استاد خارجی که ملیتی اتریشی داشتند به آموزش آنها مشغول شدند. دارالفنون از هر لحاظ، گامی به شدت نو و مهم در نظام آموزشی ایران بود. برای مثال، احداث سالن نمایش برای برپایی تئاتر در آن، خلاقیت جدید و جذابی بود که از سوی قمری نیرالملوک یعنی وزیر علوم وقت ناصرالدین‌شاه صورت گرفت.

مدیریت دارالفنون

بعد از ورود اساتید اتریشی به مدرسه، پای آموزگارانی از کشورهای دیگر مانند ایتالیا، فرانسه و آلمان هم به دارالفنون باز شد. البته اساتید ایرانی هم در رشته‌های طب، عربی و جغرافی در این مدرسه به کار مشغول بودند. از جمله دروسی که با دانش‌آموزان دارالفنون کار می‌شد، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

پیاده‌نظام؛
سواره‌نظام؛
مهندسی؛
توپ‌خانه؛
پزشکی؛
جراحی؛
داروسازی؛
کانی‌شناسی.
تدبیری که در مدیریت این مرکز وجود داشت، جای تحسین دارد. در آن زمان لزوم وجود دروسی مشترک مانند تاریخ، جغرافی، زبان فرانسوی، علوم طبیعی و ریاضی برای همه رشته‌ها در دارالفنون به خوبی درک شده بود. در سال‌های بعد از افتتاح در حوالی سال ۱۲۸۵، آئین‌نامه‌ای برای بهبود عملکرد این مرکز تدوین شد که به آئین‌نامه مدرسه دارالفنون مشهور بود. بنا بر این سیستم و آئین‌نامه، مدرسه از شهریور هر سال، فعالیتش را آغاز می‌کرد و تا خرداد سال بعد آن را ادامه می‌داد.

تعدادی از سرشناس‌ترین چهره‌های سیاسی کشور در مدیریت مدرسه دارالفنون نقش داشتند. برای مثال، میرزا محمدعلی خان شیرازی، وزیر امور خارجه کشور در کنار افرادی مانند عزیزخان مکری که وزیر جنگ بود یا علی‌قلی میرزا اعتضادالسلطنه که نخستین وزیر علوم ایران بود در گرداندن دارالفنون نقش داشتند.

اثرات مثبت و دستاوردهای دارالفنون

آموزش و آگاهی، قلب رشد و توسعه هر اجتماعی است. امیرکبیر بزرگ با درک این موضوع و چشم‌اندازی که برای رشد آموزش در کشور در نظر داشت، دست به احداث مرکزی زد که فارغ‌التحصیلان آن بعدها به چهره‌های آگاه ایرانی بدل شدند. این افراد در حیطه‌های مختلف سیاست، علم و فرهنگ به مهره‌هایی مهم تبدیل شدند که بخشی از بار رشد ایران را به دوش می‌کشیدند. برای نمونه می‌توان به محمدحسن‌ خان صنیع‌الدوله اشاره کرد. این فرد که به اعتمادالسلطنه مشهور بود، مترجم مخصوص ناصرالدین‌شاه و وزیر نشر و چاپ ایران شد. البته اعتمادالسلطنه علاوه بر تحصیل در دارالفنون، تجربه تحصیل در کشور فرانسه را نیز داشت و فردی دنیادیده و باسواد به شمار می‌رفت. سال‌ها بعد، که دانشگاه تهران ساخته و افتتاح شد، بسیاری از فارغ‌التحصیلان دارالفنون در قامت استادی در این دانشگاه مشغول به فعالیت شدند.

رشد دارالفنون

امکانات مدرسه دارلفنون هم برای رشد آموزش بسیار درخشان بود. وجود کتابخانه‌ای که به مرور زمان به کمک اهدای کتابخانه شخصی افرادی مانند اعتضادالسلطنه به رشد و رونق رسید در کنار چاپخانه‌ای به نام دارالفنون برای چاپ کتاب‌های درسی این مرکز از جمله امکاناتی بود که برای دارالفنون در نظر گرفته می‌شد. رشته پزشکی در این مدرسه از اهمیت خاصی برخوردار بود و رشته‌ای پرطرفدار محسوب می‌شد. به نظر می‌رسد که از همان دیرباز، خانواده‌های ایرانی به رشته پزشکی عشق زیادی می‌ورزیده‌اند و علاقه فعلی خانواده‌ها به اینکه فرزندشان پزشک شود، میراثی از گذشته‌های دور است.

چالش‌های دارالفنون

هر رشد و موفقیتی همواره دشمنانی دارد که با سنگ‌اندازی‌های‌شان میل به ایجاد توقف در مسیر رشد دارند. دارالفنون هم از این موانع بی‌نصیب نبود. میرزا آقاخان نوری، جانشین امیرکبیر از کسانی بود که به رشد و شکوفایی این مرکز علاقه‌ای نداشت. حتی تلاش‌هایی برای انحلال آن هم به کار گرفت که به بدبین شدن ناصرالدین‌شاه نسبت به مدرسه انجامید. میرزا آقاخان بی‌تدبیر و خائن، طوری روی ذهن ناصرالدین‌شاه کار کرده بود که او فکر می‌کرد، تداوم فعالیت دارالفنون به ضرر سلطنتش تمام خواهد شد. البته ناصرالدین‌شاه که به غرب علاقه‌مند بود و از دید منفی غربی‌ها نسبت به خود واهمه داشت، دارالفنون را تعطیل نمی‌کرد. چون می‌دانست که این کار در نگاه غرب، نمادی از واپس‌گرایی خواهد بود. در هر حال، اساتید سنتی، سنگ‌اندازی افرادی مانند میرزا آقاخان و دخالت انگلیسی‌ها همواره چالش‌هایی را به راه دارالفنون تحمیل می ‌کرد.

در آخر

در گذشته ایران، افرادی هستند که می‌توان به احترامشان تمام قد ایستاد و آنها را تشویق نمود. امیرکبیر از مردان بزرگ سیاست ایران است که نگاه عمیقش به فرهنگ و علم، باعث بر جای گذاشتن میراث‌های ارزشمندی شده است. علم و فرهنگ از دیرباز، خواسته چهره‌های روشنگری بوده است که کلید رشد را در آگاهی می‌یافتند. چهره‌های سیاه تاریخ هم همواره دشمنی با نور دانش را استراتژی محکمی برای عقب نگه داشتن جوامع می‌دانسته‌اند. می‌گویند تاریخ تکرار می‌شود؛ کاش امیرکبیران بیشتری در دامان ایران رشد یابند و تکرار شوند. شهر تهران از گذشته‌های دور تاکنون رشد و تغییرات زیادی را به خود دیده است. مدارس و دانشگاه‌های زیادی به آن اضافه شده‌اند و کسب و کارهای گوناگون در آن پا گرفته‌اند.

Comments (0)
Add Comment